مجمع؛اغتشاشات ویک توصیه مهم/هشدار نسبت به حواسپرتی ازکارهای اصلی
تاریخ انتشار: ۲۱ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۱۸۲۵۶۹
خبرگزاری مهر - گروه سیاست: سر سفره شام نشستم. تلویزیون هم روشنه و داره خبر ۲۰:۳۰ رو پخش می کنه. «رییس پارلمان اروپا با اعلام حمایت از اغتشاشگران خواستار تصویب بسته تحریمی جدید علیه ایران شد. تحریم ها علیه ایران در حالی دارد تشدید می شود که به گفته رییس مجلس پیش از اغتشاشات دشمن آماده شده بود تا بخش زیادی از تحریم ها را بردارد و با شروع اغتشاشات تحریک شد فشار را بر مردم ایران بیشتر کند» و خبر بعدی هم از آقای قالیباف که در مجلس داشتند می گفتند که قدرت گروههایی از مردم برای خرید موتور سیکلت هم کاهش پیدا کرده.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
چی بپرسم؟
تلفن که قطع میشه سریع خودم رو جمع و جور می کنم که یه کم بتونم بخونم و یه کم فکر کنم… نمی خوام دست خالی برم… آدرس khamenei.ir رو تو تلفن همراهم می زنم و میرم داخلش و خبر انتصاب اعضای مجمع تشخیص رو جستجو می کنم. می خوام یه بار دیگه ببینم تو حکم انتصاب اعضای این مجمع چی اومده… دو سه قسمتش یه کم توجهم رو بیشتر جلب میکنه. «ارائهی راهحل برای معضلات»، «حضور منظم اعضاء محترم در جلسات مجمع» و بیش از همه این جمله: «در بیانیهی آغاز دورهی قبل خواستههایی مطرح شده که اکنون نیز به علّت برآورده نشدن کامل، باید تکرار شود…» بیانیه دوره قبل رو هم میرم می خونم. پاسی از شب گذشته. به قبل از این اتفاقات اخیر فکر می کنم. تو اون روزها از هر کی می پرسیدی مطالبه اصلیت چیه از بهبود اقتصاد و معیشت صحبت می کرد… فضای مطالبه گری واقعی کف میدون هم، همون بود… از قوه مجریه تا مقننه و قضاییه به صورت ممتد تو این حوزه مورد سوال مردم و رسانه ها بودند... اون روزها هم تو خیابون ها خانم بدحجاب میدیدی... از اونها هم می پرسیدی الان چی براتون اولویته می گفتند اقتصاد... چقدر جالب که حواس ها ازش پرت شده... به سقف خیره میشم و با فکر فردا نمیفهمم کی خوابم می بره...
همه هستند...
رسیدم داخل حسینیه امام خمینی… همه اعضا نشستند و فرصتی برای گفتگو نیست… با شروع جلسه، اقای آملی لاریجانی گزارشی از عملکرد دوره اخیر مجمع ارائه کرد: «۱۱۱ جلسه و ۳۰ عنوان مصوبه… برخی مطالبات در دوره هشتم کامل انجام شد و برخی دیگر در مسیر تکمیل است…» نشستم گوشه ای از حسینیه که مشخص کردن برای نشستن. تصویربردار دوربینشو اونجا کاشته و نمی تونم رهبری رو ببینم… شروع می کنم حاضرین رو برانداز کردن. همه هستند… اصلاح طلب و اصولگرا کنار هم... در صف اول هم آقا محسن رضایی و علی آقای لاریجانی و آقای مخبر رو تونستم از پشت تشخیص بدم... آقای احمدی نژاد هم اون آخر نشسته بود و یه پاکت نامه بزرگ زرد کنارش... تصویربردار جاشو عوض کرد. حالا راحت رهبری رو می بینم... چقدر خوب... دارند گوش میدن به حرفهای رییس مجمع... گهگاهی هم به چهره اعضا نگاه می کنم ببینم چه می کنند... از آقای باهنر گرفته تا آقای مجید انصاری و آقای محمد صدر... نکاتی هم از صحبت های اقای آملی رو یادداشت می کنم... «نظارت هیات عالی دخالت در کار قانونگذاری نیست»... جامون رو عوض می کنند... میگن برید جلوتر بشینید... خوشحال میشم که نزدیکتر میشم... معلومه صحبت های رییس مجمع در حال تموم شدن هست. «تشکر می کنم از آقای ذوالقدر و از آقای رضایی...» کم کم همه آماده شنیدن صحبت های آقا میشن و من هم...
مجمع؛ اغتشاشات و یک توصیه مهم...
چهره رهبر انقلاب واقعاً بدون ماسک خیلی دیدنی تره… با لبخند و با ابراز دلتنگی برای دیدار با اعضای مجمع پس از سه سال شروع می کنند و یادی هم از آقای هاشمی شاهرودی می کنند. از اهمیت مجمع میگن و نکات و توصیه هایی رو دارند. صحبت هاشون در باب مصلحت شنیدنیه. «مسئله مصلحت جزو مسائل درجه یک نظام، و به تعبیر امام بزرگوار به قدری مهم است که غفلت از آن گاهی موجب شکست اسلام میشود.» بحث مسائل اخیر که باز میشه گوش ها برای شنیدن حرفها تیزتر میشه… از این میگن که دیگه همه قبول دارند دشمن پشت این وقایع هست. حتی صاحب نظران بی طرف خارجی. البته وجود زمینه ها رو هم تایید می کنند. زمینه هایی که دشمن خارجی ازش سوءاستفاده می کنه. به اعضای مجمع میگن که حرفشون و گفته هاشون تاثیر داره در اصلاح امور و خنثی کردن توطئه دشمن و از اونها می خوان به این موضوع توجه داشته باشند و از اون عبور نکنند. کار دشمن رو یک واکنش انفعالی در برابر اتفاقاتی میدونند که مردم در این چند وقت رقم زدند و ناراحتی دشمن رو از دین باور بودن جامعه و نشاط موجود در اون می دونند و به مصداق هایی مثل کمک های مومنانه و حرکت بزرگ اربعین در خارج و داخل کشور اشاره می کنند. در وقایع اخیر هم ابتکار رو دست ملت ایران می دونند. اما جایی که خیلی جلبم کرد صحبت های آخر بود. توصیه به مسئولین و مدیران کشور… «مراقب باشید این مسائل حواس شما را پرت نکند و از کارهای اصلی و اساسی باز نمانید.» کارهای اصلی و اساسی! … به فکرهای دیشبم رفتم… به مطالبه اصلی مردم قبل از حوادث اخیر… الان، اینجا و در حسینیه امام خمینی و در جمعی که روسای سه قوه هم حضور دارند رهبری به همه مسئولین توصیه می کنند که حواستون رو بدین به همون کارهای اصلی... یعنی همون مطالبات مردم قبل این اتفاقات...
چه معلوم؟ شاید یکی خوند...
بعد جلسه حاضرین خیلی زود متفرق میشن… البته بعد خوش و بش هایی که با هم دارند… آقای کمال خرازی با ظاهری متفاوت با آقای احمدی نژاد صحبت می کنند… آقای عارف و آقای جلیلی هم با هم، هم صحبتند… آقای رییسی و آقای مجید انصاری، آقای حداد و آقای قالیباف، سرلشگر باقری و آقای میرسلیم و خلاصه کلی از این گعده های دو نفره… تا به خودم میام می بینم خیلی از مهمون ها رفتند و بقیه جمعیت همه در حال رفتن هستند. متوجه میشم که جای گفتگو نیست… مخصوصاً طرح دغدغه هایی که از دیشب تو ذهنم بود... جلو میرم و با چند نفری که باقی موندن و سلام و علیکی می کنم و از حال و هوای مجمع و حضورشون می پرسم... از آقای سعید جلیلی تا آقای احمدی نژاد و آقای دانش جعفری و آقای عارف... همه شون تقریباً معتقدند جز منظم ترین های مجمع بودند و برای حضور در اون وقت میذارن... هر چند نتونستم سوالاتم رو بپرسم اما دلم خوشه به اینکه قراره چند خطی درباره این دیدار بنویسم و می تونم سوالاتم یا بهتره بگم دغدغه هام رو اونجا منعکس کنم... چه معلوم شاید یکی خوند... از اعضای مجمع گرفته تا همه مسئولین دولتی، تقنینی و قضایی.
خطاب به مسئولین...
مردم و کشور با مشکلاتی روبرو هستند که به قول آقا برخی از اونها گره های قدیمیه… تجربه نشون داده بن بست وجود نداره و همه کاری شدنیه… از اینکه در یک جنگ تمام عیار ۸ ساله با کل دنیای استکبار سربلند بیروی بیای تا همین تجربه های آخری که در میون تموم تحریم های جور واجور و به قول خودشون حداکثری یه بحران جهانی مثل کرونا رو پشت سر بگذاری، اونم با توان خودت… پس بیرون اومدن از مشکلاتی که این روزها هم داره مردم رو اذیت می کنه شدنیه… باید بخواهید… مطالبه های اصلی مردم هم مشخصه… به این شعارها که این چند روزه برخی انداختن روی زبون اینو اون نگاه نکنید. مردم ایران این چند هزار نفره داخل خیابون ها نیستند. مردم ایران ۸۰ میلیونند. همون هایی اند که کمتر از یه ماه پیش برای اربعین جمعیت میلیونی رو روانه عراق می کردند و چه بسا اگر امکانات و فضا مهیا بود رقم ها، خیلی شگفت انگیزتر از این بود. یا همون جمعیت های عظیم راهپیمایی جاموندگان اربعین در شهرها و روستاها... همون هایی که خودشون مشکل دارند اما نفر اول حل مشکلات اقتصادی بقیه اند... مردم ما اونها هستند... مومن و دیندار و پای کار... فارغ از غبار این روزها، دنبال مطالبات اصلی اونها باشید... دنبال کارهای اصلی و اساسی.
کد خبر 5608418منبع: مهر
کلیدواژه: مقام معظم رهبری آیت الله خامنه ای حاشیه نگاری مجمع تشخیص مصلحت نظام صحن مجلس مجلس شورای اسلامی حجت الاسلام سید ابراهیم رئیسی صحن علنی مجلس حجت الاسلام سیدابراهیم رئیسی انقلاب اسلامی ایران محمد باقر قالیباف جمهوری اسلامی ایران محمد مخبر اغتشاشات ایران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سیدابراهیم رئیسی نیروی انتظامی نیروهای مسلح کارهای اصلی اعضای مجمع
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۸۲۵۶۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پرونده نیکا شاکرمی؛ ماجرای مرگ نیکا چه بود؟
بررسی پرونده نیکا شاکرمی، توسط مراجع ذیصلاح قانونی، مشخص کرده است، مرگ او ارتباطی با اغتشاشات نداشته و صرفا نام او در آن روزها به واسطه مرگ مشکوک در لیست پروژه کشتهسازیها قرار گرفته است. - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، چهار روز بعد از فوت مهسا امینی، در تاریخ 29 شهریور 1401 و با شروع اغتشاشات در ایران، خبرهای جدیدی در مورد فردی به نام «نیکا شاکرمی» به عنوان کشته اغتشاشات، بازخوردهای بسیاری در بین افکار عمومی و شبکههای اجتماعی داشت.
نیکا شاکرمی دختر 16 سالهای بود، که در روزهای ابتدایی اغتشاشات 1401، با سقوط از ساختمانی در تهران فوت کرد و این همزمانی باعث سوءاستفاده رسانههای معاند و انتشار شایعه کشتن او توسط نیروهای امنیتی در فضای مجازی و رسانههای بیگانه شد.
پرونده نیکا شاکرمی از بحثبرانگیزترین پروندههای قضایی مربوط به اغتشاشات گذشته بود. پرونده ویژهای که حتی شبکه خبری سیانان به عنوان یکی از شبکههای صاحب نام آمریکایی نیز آن را سوژه گزارشهای خود کرده بود.
نیکا شاکرمی؛ یکی از اولین گزینههای پروژه کشتهسازی
«کشتهسازی»، پروژهای قدیمی، اما همیشه در دسترس برای دشمنان جمهوری اسلامی ایران است که در مقاطع مختلف پس از انقلاب اسلامی با ایجاد هر آشوبی در کشور، به ابزاری برای اجرای نقشههای شوم دشمنان تبدیل شده است که البته در هر مرتبه، پروژه آنها رسوا میشود.
پس از ایجاد ناآرامیها و اغتشاشات خیابانی 1401، در شهرهای مختلف ایران، پروژه کشتهسازی باز هم به راه افتاد و رسانههای ضد انقلاب، به صورت روزانه با طرح اسامی مختلف و در شهرهای مختلف ادعا میکردند که این افراد با شلیک مستقیم گلوله یا ضرب و شتم و یا در بازداشت و تحت شکنجه، توسط ماموران امنیتی و انتظامی کشته شدند، در حالی که بعد از بررسی پرونده فوت تک تک این افراد توسط مراجع قضایی مشخص شد، که این افراد با استناد به مدارک مستدل و متقن موجود به دلایل دیگری جان خود را از دست داده بودند.
خبر درگذشت نیکا شاکرمی، نوجوان 16 ساله و اهل خرمآباد استان لرستان که در تهران زندگی میکرد، همزمان با اغتشاشات، فرصتی مناسب برای جریان ضد انقلاب، جهت قرار دادن نامی جدید در پروژه کشتهسازیها بود. با انتشار این خبر، تحت این عنوان که نیکا به دلیل حضور در اعتراضات خیابانی توسط نیروهای امنیتی دستگیر و کشته شده است، پروژه جدید تخریب اذهان عمومی آغاز شد.
نیکا شاکرمی، از اولین افرادی بود که ضد انقلاب، از طریق پروژه کشتهسازی، فوت او را به پای نظام نوشتند. شبکه سیانان همگام با جریان رسانهای غرب و با انتشار دو فیلم، مدعی شد که نیکا شاکرمی در اغتشاشات بازداشت شده است. در حالی که طبق بررسی موضوع بعد از وقوع حادثه، از سوی مرجع قضایی و اسناد و مدارکی که در این زمینه جمعآوری شد، مشخص شد که این ادعا دروغی بیش نبوده است.
شرح پرونده نیکا شاکرمی توسط دادسرای جرایم جنایی تهران
در تاریخ 30 شهریور 1401، پیدا شدن پیکر دختری نوجوان، در حیاط خلوت یک خانه در خیابان لبافینژاد تهران، به پلیس گزارش داده شد. طبق مشاهدات، این دختر بر اثر سقوط از پشتبام فوت کرده و کولهپشتی و گوشی موبایل او، روی سکوی پشتبام خانه چهارطبقه مجاور قرار داشت.
بعد از ورود دستگاه قضایی به موضوع، جهت مشخص شدن علت مرگ نیکا شاکرمی و بررسی پرونده در دادسرا، محمد جواد شفیعی، سرپرست دادسرای جنایی استان تهران، در آبان 1401، درباره جزئیات این پرونده توضیحاتی ارائه داد و گفت: ساعت 7:30 روز چهارشنبه 30 شهریور ماه، ساکنین ساختمانی در چهار راه امیراکرم متوجه جسد زن جوانی در حیاط منزل خود میشوند که بلافاصله موضوع را به کلانتری منطقه اطلاع میدهند. در پی آن اکیپهای تخصصی صحنه به محل اعزام و متوجه میشوند این خانم از ساختمان مجاور به حیاط این منزل پرتاب شده است.
در آزمایشهای کالبد شکافی و معاینه جسد، آثار شکستگیهای متعدد در ناحیه سر، لگن، اندامهای فوقانی و تحتانی، دست و پاها و در رفتگی لگن مشاهده شد که نشان میدهد فرد از بلندی به پایین پرتاپ شده است و هیچ گونه آثار گلوله در بدن مرحومه کشف نشد.
در جریان بررسیها در دادسرای جرائم جنایی تهران، جهت بررسی علت فوت نیکا شاکرمی، فیلمی از 7 ساعت قبل از پیدا شدن جسد نیکا منتشر میشود که نشان میدهد او در حال گفتگو با موبایل به خانه نیمه کارهای در مجاورت کوچه پشتی خانه خالهاش رفته تا اینکه صبح روز بعد جنازهاش در حیاط خانه مشرف به بالکن خانه نیمهکاره پیدا شده است. همچنین، با بررسی دوربینهای مداربسته مشخص شد که نیکا با فردی در ساختمان نیز ارتباط نداشته است و کسی هم او را تعقیب نمیکرده است.
به گفته بازپرس پرونده، در پشت بام ساختمانی که جسد نیکا شاکرمی کشف شد، فیلترهای سیگار و کیف او پیدا شد که داخل کیف: حوله، عینک شنا و سیگار وجود داشت. همچنین گوشی همراه او نیز در محل پیدا شد که در حالت هواپیما قرار داشت و در حال پخش موسیقی بود.
ادعاهای متناقض خانواده نیکا شاکرمی
یکی از دوستان نیکا درباره صحبتهای خاله نیکا با رسانههای خارجی، مطالب قابل تأملی را مطرح کرد. طبق اظهارات یکی از دوستان نیکا، آتش شاکرمی از ادعای کشته شدن نیکا در بیبیسی خوشحال بود و میگفت: خوب شد که این خبر به گوش همه رسید وگرنه مردم خرم آباد میگفتند نیکا دختری خیابانی بوده و در نهایت خودکشی کرده است!
یکی از ادعاهای دیگری که خاله نیکا در گفتگو با بیبیسی و در جریان بازجویی خود مطرح کرد، این بود که: چند روز بعد از مفقودی نیکا، شخصی از طرف یکی از دوستانش با او تماس میگیرد و ادعا میکند که خانوادهاش از مسئولین رده بالای سپاه هستند و نیکا در بازداشت سپاه بوده، از او بازجویی شده و برایش پرونده تشکیل شده و یکی دو روز اخیر به اوین منتقل شده است. در حالی که، بازپرس شعبه پنجم بازپرسی دادسرای ناحیه 27 تهران، در رابطه با این ادعای خاله نیکا گفت: فرد مورد نظر احضار شد و صراحتا حرفهای خاله نیکا را انکار کرد.
طبق گفته بازپرس دادسرای امور جنایی تهران، مادر نیکا شاکرمی در جریان بازپرسی اعلام کرده بود که با دخترش زندگی میکرده، اما با انجام تحقیقات، مشخص شد نیکا چندین ماه بود که با خاله خود و جدا از مادر زندگی میکرده است.
اما نکته قابل توجه این است که در بررسی مکالمه پیامکی مادر نیکا با دخترش مشخص شد که با وجود چندین پیام ارسالی از طرف مادرش از ساعت 21:26 تا 23:05 شب بیست و نهم شهریور و بدون پاسخ گذاشتن پیامها از طرف نیکا، سرانجام در ساعت 04:57 بامداد سیام شهریور، ساعاتی قبل از پیدا شدن جسد نیکا توسط ساکنین محل، نیکا در یک پیام خطاب به مادرش مینویسد: «تقصیر هیچکس نبود.»
مادر نیکا ساعت 19:09 دقیقه، سی و یکم شهریور یعنی یک روز پس از حادثه مجددا به دخترش پیام میدهد و از او میخواهد به خانه برگردد، مادر با بیان این جمله که زندگیت را تباه نکن به نیکا پیشنهاد میدهد، یک ماه در بیمارستان بستری شود تا مسئله حل شود و میگوید: «تا یک ماه آینده خانه را به تهران میآورم.»
خاله نیکا نیز در 31 شهریور طی پیامی که نشان از نگرانی احتمالی او درباره خودکشی نیکا دارد به او میگوید: «نیکا عزیزم، نذار اشتباهات بقیه باعث بشن تو به خودت آسیب بزنی»
این پیامها، حاکی از وجود اختلافات نیکا با خواندهاش و وضعیت ناپایدار سلامت روحی و روانی او بود. علاوه بر آن، پیامهای رد و بدل شده بین نیکا و مادر و خالهاش با اظهارات خاله و دوستان نیکا، در تعارض است و حاکی از واقعیتی است که با روایت دروغ شبکههای معاند فاصله فراوانی دارد.
در ادامه اظهارات متناقض خانواده نیکا، میتوان به ادعای خاله او اشاره کرد که، گفته بود فردای مفقودی نیکا اعلام مفقودی کردند در حالی که طبق گفته خانواده نیکا، آنها در تاریخ 7 مهرماه اعلام مفقودی او را به کلانتری اعلام کردند و در تاریخ 9 مهر ماه جسد به خانواده تحویل داده میشود. یعنی خانواده نیکا شاکرمی، برخلاف گفته آتش شاکرمی، نه تنها فردای آن روز که بعد از یک هفته اعلام مفقودی کردند.
علت فاصله زمانی مرگ نیکا تا تحویل جسد به خانواده شاکرمی
خانواده نیکا در تاریخ 7 مهرماه یعنی 9 روز بعد از مفقودی، اعلام مفقودی فرزند خود را به کلانتری اعلام کردند و در تاریخ 9 مهر ماه جسد به خانواده تحویل داده شد. اما علت این فاصله زمانی به این خاطر بود که، بعد از کشف جسد، پیکر او به پزشکی قانونی منتقل شده بود و با توجه به اینکه مرحومه سابقهای نداشته، با انگشتنگاری اطلاعاتی در خصوص هویت او به دست نیامد.
شاهد بر این موضوع این است که در نامهای که از طرف سازمان بهشت زهرا (س) خطاب به کلانتری برای انتقال جسد متوفی به سالن تشریح نگاشته شده برای مرحومه نیکا شاکرمی عنوان «زن ناشناس» به کار برده شده، که این موضوع نشان میدهد هویت او بعد از کشف جسد، ناشناس بوده و مدارک هویتی نیز همراه او نبوده است.
همچنین در دستور قضایی که برای انتقال جسد نیکا از بیمارستان به پزشکی قانونی از سوی افسر تحقیق پلیس، صادر شده نیز هویت نیکا شاکرمی، تحت عنوان «مجهولالهویه» ذکر شده است.
با توجه به این مدارک، دلیل علت فاصله زمانی بین مرگ نیکا و تحویل جسد او به خانواده؛ ناشناس بودن جسد و تأخیر خانواده نیکا برای اعلام مفقودی، بوده است.
در مورد دفن نیکا هم شایعاتی توسط رسانههای بیگانه، مطرح شد و ادعا شد که اجازه خاکسپاری نیکا شاکرمی، در خرم آباد داده نشده است.
اما دایی مادر نیکا در توضیح دلیل دفن نیکا در روستای حیاتالغیب گفت: «ما در ابتدا در این باره با دو نظر در فامیل مواجه بودیم، فامیل پدر مرحوم نیکا بر خاکسپاری او در جوار پدرش تأکید داشتند، ما هم با این موضوع موافق بودیم. اما مادرش در ابتدا مخالف بود که بعد از صحبتهایی که کردیم، با توجه به فراخوانهایی که شده بود و احتمال میدادیم برخی بخواهند در مراسم شلوغ کنند و جان مردم دیگری به خطر بیافتد، یعنی همان جریانی که میتواند قاتل نیکا باشد در تهران، ممکن است بیاید و در این مراسم هم اغتشاشی را ایجاد کند و حتی باز هم کشتهسازی کند، تصمیم بر خاکسپاری او در روستای پدری با حضور اقوام درجه یک گرفتیم.»
دلایل تقویت فرضیه خودکشی نیکا شاکرمی
همانطور که بیان شد، با بررسیهای انجام شده، مشخص شد که نیکا به دلیل سقوط از بالای ساختمان فوت کرد، اما اینکه نیکا به چه دلیلی از ساختمان پرت شد نامشخص ماند. یکی از فرضیههای مطرح شده، فرضیه خودکشی نیکاست. علاوه بر مکالمات نیکا با مادرش، مکالمه اینستاگرامی او با فروشنده قرص کشنده برنج که معمولا برای خودکشی استفاده میشود نیز، یکی از مواردی بود که در تلفن همراه او وجود داشت و تصاویر آن نیز منتشر شد. همچنین علاقه نیکا به حضور در ارتفاع که از سوی خاله او نیز این موضوع تأیید شد و در کنار آن پیشنهاد او به دوستش برای خودکشی از طریق سقوط از ارتفاع به عنوان مطمئنترین راه خودکشی، دو نکته مهمی بود که در تحقیقات مشخص شد.
نیکا به یکی از دوستانش که تصمیم به خودکشی داشت گفته بود: تنها راه مطمئن خودکشی، سقوط از ارتفاع است که قطعا کشنده است.
نهایتا، بررسی پرونده نیکا شاکرمی، نشان میدهد مرگ او نه به اغتشاشات ربط داشته و نه توسط نیروهای امنیتی انجام شده، اما رسانههای معااند با اتکا به اظهارات متناقض خانواده او و ادعاهای دروغین خود، اقدام به انتشار دادههای غلط درباره مرگ نیکا کردند و حتی بعد از مشخص شدن ابهامات نیز دست از ادعاهای خود نکشیدند.
گزارشهای غیرمستند رسانههای خارجی در مورد مرگ نیکا شاکرمی
عملیات روانی از مهمترین ابزار دشمنان در تحلیل و تبیین جنگ ترکیبی علیه ایران اسلامی است. عملیاتی که رفتهرفته پیچیدهتر نیز میشود. جنگ تبلیغاتی علیه ایران توسط رسانههایی مانند: بیبیسی فارسی، اینترنشنال، صدای آمریکا، فاکس نیوز، سی ان ان و... سازماندهی میشود.
در اغتشاشات 1401، سیانان به عنوان یکی از بازوهای رسانهای دشمن، برای نشر اخبار کذب درباره ایران تبدیل شد. در این پروژه، سیانان به عنوان یک رسانه انگلیسی زبان به ظاهر معتبر، به انتشار گزارشهایی علیه ایران پرداخت.
تا پیش از این، رسانههای سرشناس آمریکایی در جنگ روانی علیه ایران، برای حفظ اعتبار خود، سعی داشتند فیک نیوزها، جعلیات، اخبار کذب و چرندیات خود در مورد ایران را از طریق رسانههای زرد وابسته به خود مانند: شبکههای منوتو، اینترنشنال، آمدنیوز و در مواردی بیبیسی فارسی، به اذهان و افکار مخاطبان خود برساند، اما در مورد وقایع سال گذشته ایران، به دلیلی بیاعتباری و بیحیثیتی این شبکهها، رسانه ظاهرا معتبری مانند سیانان هم وارد این بازی شد و شروع به نشر اخبار واهی درباره اغتشاشات ایران کرد.
سیانان در این پروژه، برای اعتباربخشی به گزارش خود به سراغ افرادی با هویت مشخص رفت. از جمله این افراد نیکا شاکرمی بود. پروژهای که با توسل به قدرت فضای مجازی و خلاءهای قانونی به شکل وسیع تری گسترش پیدا کرد.
سیانان در گزارش خود برای اثبات بازداشت نیکا شاکرمی استنادات عجیبی آورده بود؛ مثلا حضور نیکا شاکرمی در اغتشاشات را دلیلی بر بازداشتش مطرح کرد در صورتی که موضوع حضور نیکا در اغتشاشات و دستگیری او از سوی مادر و خاله وی مطرح شده بود و شاهدی بر این ادعا که نیکا دستگیر شده است، وجود ندارد.
همچنین سیانان مدعی شده بود که نیکا در ساعت 20:37 دقیقه دستگیر و بازداشت شده بود و تلفن همراه وی از دسترس خارج شد؛ در حالی که این ادعا، حتی تماسهای نیکا با خانواده و اطرافیانش بعد از این ساعت در بین ساعت 11:30 الی 11:40 که از سوی مادر نیکا نیز تأیید شده است را نادیده گرفته بود.
بررسی گزارشهای سیانان نشان میدهد که ظاهرا این رسانه خود را «مرجع» میداند و ادعاهایی که از سوی رسانهها و منابع نامعتبر مطرح شده را، «تأیید» میکند.
این جریان نشان میدهد که پروژه تهدید امنیت روانی و فیزیکی مردم ایران به قدری برای دشمنان ایران مهم است که ترسی از خدشه حیثیت و اعتبار رسانههای جریان اصلی خود ندارند و این امر در مورد ادعای سیانان، در ماجرای «نیکا شاکرمی» نیز مشاهده شده است.
ژیار گل، گزارشگر بیبیسی فارسی نیز در یک گاف بزرگ، درباره فوت نیکا شاکرمی به پیدا شدن پیکر او در کهریزک اشاره میکند و با تأکید میگوید: چرا جنازه او را به کهریزک بردند و در واقع این موضوع را یکی از نشانههای جنایت علیه او معرفی میکند!
در حالی که، ظاهرا نمیدانست، مرکز تشخیص و آزمایشگاهی پزشکی قانونی استان تهران در کهریزک قرار دارد و افراد برای پیدا کردن اجساد مفقودشده باید به آنجا مراجعه کنند!
بیبیسی فارسی نیز، بدون هیچ سندی و صرفا بر اساس شنیدهها، مدعی شده بود که نیکا در تجمع 29 شهریور 1401 مفقود شده و پس از 11 روز جسد او به خانواده تحویل داده شده است.
در نهایت، با بررسی پرونده نیکا شاکرمی توسط مراجع ذی صلاح، مشخص شد که مرگ او نه تنها توسط نیروهای امنیتی انجام نشده، بلکه ارتباطی نیز با اغتشاشات نداشته و صرفا نام او در آن روزها به واسطه مرگ مشکوکش، در لیست پروژه کشتهسازیها قرار گرفت.
منبع: میزان
انتهای پیام/